۱۳۹۰ بهمن ۱۱, سه‌شنبه

داستان محمد مختاری و صانع ژاله و حاکمیتی که یزید را شرمنده کرد



گام به گام صدای روز ۲۵ بهمن میاید، به اولین سالگرد آن روزهای غم و گریه و ضجه و حماسه، آن آخرین روزهایی که هنوز در خیابان‌ها حضور داشتیم و هنوز امیدوارانه چشم بر حاکمیت داشتیم تا شاید تغییر کند، تا شاید تغییر دهد و کمر به ترمیم همه ویرانی‌هایی‌ ببندد که هشت ماه لایه لایه بر آن افزوده بود، ویرانی‌هایی‌ که بیش از آنکه مردم را هدف داشته باشد ریشه‌های خود‌شان را هدف داشت.


 هشت ماه گذشته بود و ما هنوز ناباورانه به این بازی نه آشنا مینگریستی، که هنوز باور نمی‌کردیم که کسی‌ باشد که چنان بی‌ پروا حکم به کشتار مردم خود بدهد، مردمی که نجیبانه و در  متمدنانه‌ترین شکل ممکن و بر اساس مصرح‌ترین روند‌های قانونی‌ کشور تغییر خواستند، بر لب شعار صلح و بر دل‌ امید و با لبخند به پای صندوق‌هایی‌ رفتند که قرار بود خروجی آن اخلاق باشد، صلح باشد و مردی ایستاده بر بیرقی سبز که خواهان تغییر شرایط بود. از آن روز هشت ماه گذشت و ذره ذره امید مان برای تغییر حاکمان رنگ باخت تا رسیدیم به روزهایی که حاکمیت و حاکمان آخرین ته مانده‌های اخلاق را هم به پای بت قدرت‌شان قربانی کردند و جلوه‌ای از انسانیت نشان دادند که حتا یزید ملعون در کتاب‌ها هم در برابر آن فرشته ایست قابل احترام, آعک یزید هر چه کرس جسد ندزدید، هویّت شهید ندزدید، مزورانه، با دستان خونین زیر تابوت کسی‌ را نگرفت که خود ساعتی‌ قبل از به شهادت رساندن‌اش فارغ شده است، عملی‌ که حاکمیت غرق در شوق حفظ قدرت انجام داد. 


۲۵ بهمن اولین سالگرد شهادت محمد مختاری و صانع ژاله  است، دو عزیزی که شهید شدند و حاکمیت حتا بر پیکر و هویّت‌شان هم راهم نکرد، که حتا به رسم مسبوق انکار‌شان هم نکرد؛ تغییر‌شان داد، به سراغ خانواده‌های داغدار‌شان رفت و با تهدید و ارعاب، جاهلانه دست به بر باد دادن این آخرین جلوه‌های اخلاق خویش داد، تمام ابزار‌های خود را بکار گرفت تا از آنها چهره‌ای بیافریند که نیستند، که نبودند، که وقتی‌ مکر‌شان برملا شد باز هم اصرار کردند و جلوه‌های جدیدی از شنات و بی‌ شرافتی نشان دادند که انسان حیران میماند که اینها چه هستند (۱)

۲۵ بهمن نزدیک است، روزی که یک نقطه تغییر بزرگ بود؛ حاکمیت کاملا نقاب افکند و چهره هویدا کرد، رهبران را در حصر کرد و آخرین فعالین را اخراج و زندانی و منزوی کرد تا به خیال خود ستون حاکمیت استبدادی خود را استوار کرده باشد. بر ماست که نشان دهیم که این خانه بر آب است و مقاومت این ستون بر باد

۱- اشاره به گفته شریعتمداری، نماینده منسوب خامنه‌ای در روزنامه کیهان که با اشاره به عکس صانع ژاله گفته بود که این شهید جاسوس ایشان بوده است


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر