۱۳۹۰ دی ۱۴, چهارشنبه

در حاشیه حمله‌ها بر علیه خانواده هاشمی: چرا جنبش باید از همراهان خود دفاع کند

فائزه هاشمی‌، دختر علی‌ اکبر هاشمی‌ رفسنجانی‌ به حبس و ممنوعیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شد. قبلا ایشان در چند نوبت به دلیل شرکت در راهپیمایی‌های سبز‌ها در تهران و سخنرانی‌‌های آن بازداشت و مضروب شده بود.

وبسایت رسمی‌ هاشمی‌ رفسنجانی‌ به دلیل ارتکاب به اعمال مجرمانه مسدود گردید، خود ایشان نیز ب دلیل آنچه که عدم همراهی در تایید کودتای انتخاباتی سال ۸۸ نامیده میشود به شدت محدود شده و از اثرگذاری محروم شده است.

محسن هاشمی‌ بعد از سالها مقاومت بالاخره با فشار‌های مسئولین رده بالا استعفا یش از مدیریت مترو تهران پذیرفته شد.

حسن لاهوتی، نوه ۲۳ ساله هاشمی‌ رفسنجانی‌ به اتهام توهین به رهبری هنگام ورود به کشور بازداشت شد و به زندان انتقال یافت.

حمله گروه منسوب گروه فشار به خانه هاشمی‌ رفسنجانی‌ در جماران تخریب بخش‌های از درِ ورودی آن و تلاش به ورود به آن. 

پاسپورت اعضای خانواده مهدی هاشمی‌ هنگام ورود به کشور توقیف شد.

فائزه هاشمی‌ به همراه همسر محسن هاشمی‌ هدف فحاشی اعضای بسیج قرار گرفت.

آنچه که در بالا آمد مختصر از آنچه که بر سر او این خانواده آمده است، خانواده‌ای که تا پیش از این آن را صاحب بخش بزرگی‌ از قدرت در ایران می‌دانستند و بسیاری معتقد بوده اند که در ایران آب از آب تکان نمیخورد، مگر آنکه یکی‌ از اعضای این خانواده آن را اراده کرده باشد. از این ادعا‌ها و شایعات بگذریم شاکی‌ در این نیست که هاشمی‌ رفسنجانی‌ فاعل بزرگ بخش بزرگی‌ از اقدامات جمهوری اسلامی بوده است، ریاست بر عالیرتبه‌ترین جایگاه‌های این نظام، از ریاست بر مجلس خبرگان بگیرید تا ریاست مجلس و ریاست جمهوری و مجمع تشخیص مصلحت نظام. قضاوت نوع عملکرد آقای هاشمی‌ در این مناصب موضوع این نوشته نیست، موضوع این نوشته زمان نزدیکتری از عمل اعضای این خانواده را مد نظر دارد، از ماه‌های منتهی‌ به انتخابات سال ۸۸ تا الان.

فائزه هاشمی‌، دختر هاشمی‌ رفسنجانی‌ و نقش‌اش در تبلیغات پیش از انتخابات به نفع میرحسین و جنبش سبز و شرکت در تظاهرات‌ها و تجمع‌های بعد از آن بر کسی‌ پوشیده نیست. ماقبل انتخابات صراحتا بر علیه محمود احمدی‌نژاد موضع می‌گرفت و سخنرانی‌ میکرد و مابعد آن در تجمع‌های اعتراضی حضور داشت و حتا سخنرانی‌ هم میکرد. دو بار دستگیر شد، مورد ضرب و شتم واقع شد. از مصاحبه‌های تند ابائی نداشت و از بین اینکه هیچگاه خامنه‌ای را "مقام معظم رهبری" نمی‌داند ترسی‌ نداشت. صراحت‌اش تا آنجایی‌ پیش رفت که اداره کنندگان کشور را عده‌ای اراذل و اوباش نامید. و آخرین خبر حکم زندان و محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی‌اش آمد.

علی‌ اکبر هاشمی‌ رفسنجانی‌ از آن روز تمام غمت به میانه میدان آمد که احمدی‌نژاد، حامل و توهین به ایشان و خانواده‌اش را بخشی از استراتژی انتخاباتی‌اش قرار داد. در مقابل ایشان نامه‌ای به خامنه‌ای نوشتند و صریحاً جبهه‌ گیری کردند و خواهان برگزاری انتخاباتی سالم شدند، نامه‌ای که جنجالی بپا کرد و بسیاری از گروه‌های نزدیک به گروههای تندرو آن را توهین به رهبری دانستند. بعد از انتخابات و شروع فاز خیابانی اعتراض‌ها موضع ایشان تا حدودی تغییر کرد و تا اظهار نظر صریح ایشان در نماز جمعه تهران ادامه یافت، سخنرانی‌ که صریحاً در آن ذکر شک در نتیجه انتخابات رفت و خواهان آزادی دستگیر شدگان شد، سخنرانی‌ که بعد از محمد یزدی در جملاتی بی‌ سابقه‌ خطاب به سهامی‌ گفت که "شما چکاره هستید" و ذوالنور، جانشین رهبر در سپاه ایشان را به فعالیت گسترده علیه دولت و رهبر متهم کرد.

البته این همه داستان نیست که علی‌ اکبر هاشمی‌ رفسنجانی‌ ابائی ندارد اگر هرزگاهی با انتشار نامه‌ای و ذکری مخالفت خودش و دلگیری شدید‌اش را از شرایط فعلی بیان کند. آخرین نمونه آن انتشار نامه بی‌ سلام گروهی از خواص که آقای خامنه‌ای هم جزو آن بود به امام بود که خشم بسیاری از مرکز قدرت را برانگیخت. 

این مقدمه نه چندان کوتاه را نویشتیم تا برسیم به این موضوع که خانواده هاشمی‌، فارغ از اینکه چگونه راس آن، علی‌ اکبر هاشمی‌ رفسنجانی‌ در دوران مدیریتی‌شان عمل کرده اند و چه قدر در اتفاقات حادث شده نقش مثبت یا منفی‌ یا حتا تعدیل کننده داشته یا دارند، اینکه، قرین دو سال است که بدون هیچ حرف و حدیثی پشت جنبش تغییر خواهی‌ ایران ایستاده اند و هیچ ابایی نداشته اند برای هزینه دادن. یک به یک پست‌ها را از دست داده اند و گام و به گام از مناصب قدرت فاصله گرفته اند، تا جایی‌ که اینک شنیدن حکم زندان دختر ایشان ما را بهت زده نمیکند و حمله به خانه ایشان در جماران چندان بر شگفتی ما نمیفزاید. حال با این هزینه‌ها چگونه است که بسیاری از مدعیان جنبش از دفاع از این خانواده ابا دارند و در مقابل چنین حمله‌های سازمان یافته‌ای که یقینا تنها و مهمترین ریشه‌اش همراهی این خانواده با جنبش است سکوت میکنند؟ شاید یکی‌ از معدود دفاع ها، نوشته ابراهیم نبوی بود که در هیاهوی بسیاری از منتقدین کم به آن پرداخته شد، ولی‌ آیا چنین رفتاری در مقابل کسانی‌ که چنین در دو سال اخیر همراهی خود را اثبات کرده اند محل اشکال نیست؟ محل ایراد نیست؟ 

جنبش سبز باید بتواند از همرهان خود دفاع کند، مخصوصا همراهانی که در ازای این همراهی در حال پرداخت هزینه اند، وگرنه چگونه میتواند در همراه کردن نیروهای جدید موفق باشد؟ هاشمی‌‌ها بخشی از سرمایه جنبش اند که باید مورد حمایت صریح ما باشند و بمانند، وگرنه باید در یک سری رفتار‌های سیاسی و اخلاق‌های مبنای آن شک کرد








۳ نظر:

  1. I absolutely agree with this idea. One of the biggest mistakes of eslahtalaban was attaching Hashemi when they were in power. The ABC of politics requires that we attract more to our side. Hashemi is a very realistic person. He made mistakes for sure, but he is more on Green movement side.

    پاسخحذف
  2. I believe that Reza Pahlavi is also a great friend of the Green movement. Iran's main problem has always been lack of uniity and the enemy has taken advantage of this properly.

    پاسخحذف
  3. شخص آقای هاشمی همیشه قدرت را همراهی و مجری منویات آن بضرر ملت بوده است . ایشان که در لحظه ای از تاریخ با برکشیدن آقای خامنه ای به یک خطای فاحش در بازی قدرت دست زد ماهیت و سرنوشت قدرتمند سیاسی را که همان متکاثر و سرنوشت محتوم اوست نداشته است . اگر محصول کار ایشان استقرار دموکراسی و قانون در کشور بود ما اکنون این گفتگو را هم لازم نداشتیم برای خانواده ایشان بسیار متأسف و بمعنی واقعی آن نگرانم.

    پاسخحذف