۱۳۹۱ شهریور ۲۰, دوشنبه

حاشیه‌ای بر یک تکرار تاریخی: این سکوت ملت است که خطرناک است


از دکتر"فرشته انشا" نقل کرده اند که روزی امیر عباس هویدا به یکی‌ از وزیران معتمد اش، در بحبوحه بحران‌های شدید اقتصادی و سیاسی سال ۱۳۵۵ و از سر استیصال از رفتار‌های شاه خودکامه، گفته بود: "هر بلایی که بر سر این مردم در می‌آوریم، هیچ نمیگویند و سکوت میکنند" * و چند روز بعد‌اش از وزارت استعفا داد (کنار گذشته شد). اما بازی روزگار چنان بود که هنوز انعکاس حرف‌اش در فضا بود که سکوت قبرستانی جامعه به بلوا و جرقه‌های پراکنده آن به آتشی یکپارچه مبدل شد و همه جامعه را در بر گرفت و کّل دودمان پهلوی، با همه خدم و حشم آن را سوزانید و از آنها اثری نگذاشت غیر از چند کتاب تاریخی و چندین بازمانده کهنسال پراکنده در اقصی نقاط دنیا. "سکوتِ " مردمی که هویدا از آن مینالید، نه محصور در آن زمان است و نه انحصارا متعلق به آن شرایط، که منطقی‌ است که وقتی‌ شرایط مشابه شود دوباره حادث شود و دوباره حاکمان و سیاست ورزان وقت را به این خیال خام بیندازد که مسلط بر مکان و زمان و شرایط اند و ‌اسب قدرت و محبوبیت‌شان هنوز چهار نعل، بر قلب و مغز جامعه می‌تازد. "سکوت" معمولا علامت رضا نیست که اتفاقا بیشتر ناشی‌ از ناتوانی از سخن گفتن است؛ یا به سبب هزینه‌های آن، یا به سبب نامیدی از شنیده شدن، اینکه صاحبان قدرت گوش به اندرزها ندارند و اعتراض‌ها ره به جایی‌ نمی‌برد، آنگاه است که سکوتی سنگین بر جامعه حکمفرما میشود، سکوتی از سر ناچاری. در این حالت است که بوی یک اتفاق از فضا احساس میشود و شرایط آبستن یک تغییر بزرگ میشود، تغییری که از یک جرقه شروع میشود و به ناگاه همه جامعه را در بر می‌گیرد و در میانه این آتش و آتش بازی آخرین چیزی که شنیده میشود صدای ناصحین و عاقلین است. کاش عقلای قوم ببینند و بشنوند که دوباره تاریخ تکرار میشود، صدای سکوت مردم همه جا را گرفته است

* فرشته انشا از نزدیکترین کسانی‌ بود که در روزهای آخر در کنار هویدا ماند. پزشک ایشان در روزهای بازداشت هم بود. این نقل از گفتگوی ایشان با نگارنده، در سال ۱۹۹۹ برداشته شده است

** عکس استفاده شده از اینجا برداشته شده است



۳ نظر:

  1. بازهخم سکوت وبی تفاوتی مردم هم در این عصر خیلی زیاده اما تفاوتش نبود اتحاد وانسجام است
    در ضمن مردم دیگه زندگی می خواهند نه مرگ ونیستی

    پاسخحذف
  2. ای بد بختی که میگی مردم زندگی میخواهند نه مرگ و نیستی. مگه الآن مردم تو ایران زندگی میکنن؟؟؟؟؟ مرگ هزار بار بهتر از این زندگی ننگینه. در ضمن در سال ۴۲ با سقط شدن کندی گور به گور شده خمینی سرکوب شد و خفه گردید چون همون زمان کندی ، دموکراتها تصمیم داشتن ایران رو نابود کنن که این کار تا دوران کارتر بتعویق افتاد.

    پاسخحذف
  3. Moteasefam az inke dar sale 2012, Asire in Akhonhaye bisharafe shodim,

    Hamon Hoveydaye Khayeemal ma ro be in roz andakht. Chera Khodesh Sokoot kard? va be on Shah Koskhool Oghdeei negoft? haa
    Choon mardome IRAN Ravani hastand.
    Mibinan, hichi nemigan!! Beheshon Tajavoz mishe,, hichi Nemigam!!
    Enghelabe Sabzeshono Midozdan,, Mir hossein to habse khanegiyee,,Esraeel har rooz Tahdid mikone,, Dollar mesle moshak bale mire,, Khomeini Bisavade Haromzadeh to to mah mibinan,,,Bazam Begammm...

    پاسخحذف