۱۳۹۱ مهر ۵, چهارشنبه

از هتک حرمت خانواده سرداران شهید تا ادعای دفاع از آرمان‌های جنگ؛ سودایی دیگر دارند


روزنامه شرق توقیف شد، مدیرمسول آن بازداشت شد و هادی حیدری، کاریکاتوریست آن احضار شد. اخبار کوتاهی‌ که خبر از سناریویی دیگر  میدهد؛ برنامه‌ای تکراری برای به خاک نشاندن فرهنگ کشور و بستن همین اندک فضاهای مستقل خبری و فکری باقیمانده که با دستاویز قرار دادن کوچکترین اتفاق مربوط، یا نامربوطی اجرا میشود. روزی بنام امام و روزی دیگر بنام ارزش‌های انقلاب و امروز بنام آرمان‌های جنگ. از طرف چه کسانی‌؟  کسانی‌ که از کلّ فرهنگ شهید و شهادت، تنها میراث خواری آن را فرا گرفته اند و منصب نشینی آن، کسانی‌ که ابایی ندارند اگر امروز به همسر شهید باکری پیرایهای را ببندند و فردا خانواده ایشان را به همراه خانواده شهید همت، در روشنایی روز و در خیابان مورد ضرب و شتم قرار دهند ، کسانی‌ که سالهاست که عزیزترین رزمنده‌های پشت جنگ و جلوی جنگ را در حصر و حبس کرده اند و برای به زانو درآوردن شان، از هیچ بی‌ اخلاقی‌ دریغ نکرده اند


اینها سودای دیگر دارند؛ نه دغدغه جنگ دارند و نه غم و غصه آرمان‌های هشت سال دفاع مقدس که اگر خط و ربط‌شان را بگیری، نسب هیچکدام‌شان به جبهه‌ و خاک پاک و مقدس شلمچه و دهلویه و هور العظیم نخواهد رسید، اینها فرزندان عافیت اند، دلبستگان منصب، سودازدگان قدرت. برای اینها جبهه و شهادت ابزار است، چیزی به مانند نردبان که امروز‌شان را به فردایشان وصل کند و رزق‌شان را تامین کند و به اهداف سیاسی‌شان برساند

امروز نخست وزیر جنگ در حصر است، موسس بنیاد شهید و مسول آن تا آخرین روزهای جنگ هم همینطور. فرمانده کلّ جنگ و معاونت تبلیغات جنگ هم فتنه گر نامیده میشوند و به چوب انزوا رانده میشوند. خانواده شهدا و رزمندگان هم اگر با آنها نباشند (که معمولا نیستند) پس بر آنها هستند و تاوان‌شان محرومیت و محدودیت است. امروز جنگ و رزمنده‌های جنگ و آرمان‌های دفاع مقدس مظلومند








۱۳۹۱ مهر ۳, دوشنبه

حدیث حقارت مجلس شورای اسلامی: از آن روزها تا این روزها


امروز که ویدئوی پاسخ توهین آمیز و مبتذل آقای احمدی‌نژاد، رئیس دولت کودتا، به سوال راهیافتگان مجلس در مورد تعداد حاضرین در نیویورک رو دیدم و محتوای آن را شنیدم، بجای تعجب، فقط اندهگین شدم، چرا که فارغ از بکار بردن این جمله، مدت هاست که مجموعه دولت و بخش بزرگی‌ از حاکمیت چنان دیدی و برداشتی رو نسبت به مجلس و سوال‌ها و احیانا تهدید‌هایش دارند، مدت هاست که رفتار‌ها بگونه ایست که کسی‌ هیچ  وقعی  به خط مجلس و خواست‌های راه یافتگان آن ندارد که یادمان نرفته که احمدی‌نژاد، آن هنگام که به سوال خواستنش چگونه جواب مجلس داد و چگونه حقارت آمیز، همان اندک اعتبار باقیمانده این جایگاه را به لجن کشید. بیان علنی آن که نباید چنین به تعجب مان بیندازد، مخصوصا که وقتی‌ که می‌دانیم که ایشان فاقد چنان سطح اخلاقی‌ است که "خوددار" باشد

اندوهگین هم به این خاطر شدم که ذهنم به روزهائی نه چندان دور پرواز کرد، روزهائی که مجلس شورای اسلامی میزبان "منتخبان" واقعی‌ ملت بود، منتخبانی که هر کدام به اندازه مجموع همه نمایندگان تهران رای پشت خود داشتند و روزهائی که تریبون‌های آن، تعیین کننده سیاست‌های کلان نظام بود. یادم رفت به روزهائی که هنوز مجلس آنقدر اعتبار و نمایندگان آن آنقدر شرف داشتند که آبروی این نهاد صد و ده ساله را به پشیزی نفروشند.


ویدئوی زیر، ویدئوی سخنرانی میردامادی از این تریبون است، متن هم استعفا نامه نمایندگان مجلس است، علت هم از تحمل بیرون شدن سیاست‌های اقتدارگرایانه و محدود کننده بخشی از نظام است که اینک، حاکمیت را قبضه کرده اند، ببینید و بخوانید که چگونه با شجاعت خود، نام مدرس‌ها را زنده میکنند



(این قسمت ۱۲ ساعت بعد از نگارش متن اول اضافه شده است) توضیح تکمیلی: به واسطه فیلمی که امروز منتشر شد، مشخص شد که به احتمال بسیار قوی این عبارت و آقای احمدی‌نژاد نگفته و این اتفاق واقع نشده. ولی‌ همانطور که در متن مقاله آمده، با توجه به سیر اتفاقات چند ساله اخیر و چالش‌های مختلف مجلس با نهاد‌های مختلف، از جمله دولت و حتا شخص رئیس دولت، مبرهن است که نظر مجموعه دولت کودتا و حاکمیت اقتدارگرا، نسبت به سوال‌های اعتراضی مجلس و راهیافتگان آن به همین صورت است



متن استعفای دسته جمعی نمایندگان متحصن ششمین دوره مجلس شورای اسلامی که در قالب نطق قبل از دستور توسط محسن میردامادی و رجبعلی مزروعی قرائت شد، به شرح ذیل است:

ملت شریف و آگاه ایران!
مجلس شورا به عنوان بارزترین تجلی حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش و مهمترین دستاورد مبارزات آزادی خواهانه و ضداستبدادی تاریخ معاصر ایران، همواره در معرض خشم و تیغ کین استبداد و استبدادطلبان بوده است.
گاه که امکان یافته اند و مستظهر به حمایت آشکار خارجی بوده اند این آتش خشم و کین از توپخانه ها بر مجلس باریده است و گاه که امکانی چنین فراهم نبوده است با اعمال زور و قدرت و یا دسیسه در رای ملت در تشکیل مجلسی نمایشی، مطیع و فرمانبردار کوشیده و پیکر استبداد را با جامه زیبای مردم سالاری آراسته اند.
داستان عمر یکصد ساله پارلمان در ایران اما گویای واقعیتی دیگر افزون بر این است و آن این که استبداد در سرکوب یا استحاله مجلس همواره دست در دست استعمار داشته است.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران که نفی توامان استبداد داخلی و استعمار خارجی اهداف و آرمانهای آن را تعیین می کرد، دشمنان تاریخی پارلمان به محاق رفتند و مجلس مستقل و برخاسته از رای بیواسطه مردم بزرگترین دستاورد انقلاب در تحقق حق حاکمیت ملت و بارزترین نماد جمهوریت و مردم سالاری نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار آمد.
در این میان مجلس ششم برآمده از جنبش اجتماعی اصلاح طلبی، به اقتضای تاکید بیشتر و جدی تر بر حقوق و آزادیهای سیاسی- اجتماعی مردم، مجلس اصلاحات لقب گرفت. نمایندگان شما طی سه سال و هشت ماه گذشته در مجلس اصلاحات، تمامی سعی خود را مصروف تضمین و تعمیق اصلی ترین آرمان انقلاب یعنی آزادی و بسط مردم سالاری در ساختار نظام جمهوری اسلامی کردند.
گرچه تلاشهای ما، چه در عرصه تقنین و چه در عرصه نظارت در بسط و تثبیت حاکمیت قانون، آزادی و مردمسالاری و به رسمیت شناخته شدن حقوق ملت در اکثر موارد با سد شورای نگهبان مواجه شد، مفتخریم دورهای را به پایان می بریم که مجلس در کنار توجه ویژه به مشکلات اقتصادی و رفاه جامعه، در دفاع از حقوق ملت و آگاهی بخشی سیاسی به جامعه، نام خود را در تاریخ پر افتخار ایران عزیز ثبت کرد؛ و در این راه تمامی تهاجمات، دسیسه ها، دروغ پردازی ها و شایعه سازی ها، بحران و تخریبها را علیه خود به جان خرید و تهدید و ارعاب و بازداشت و محاکمه نمایندگان اصلاح طلب را به هیچ انگاشت.
ملت آگاه ایران!
اکنون در آستانه برگزاری انتخابات مجلس هفتم، با روندی بی سابقه و شگفت و در تاریخ انقلاب مواجه هستیم که در صورت تداوم فرجام شوم آن، بلاموضوع شدن انتخابات، بیاثر شدن رای ملت و تشکیل مجلسی مطیع و ثناگوی قدرت و در نتیجه هدم جمهوریت خواهد بود. این روند چیزی جز رد صلاحیت گسترده، بی سابقه و غیرقانونی داوطلبان نمایندگی مجلس به دلایل سست و سخیف و هدایت سازمان یافته امور به سوی تشکیل مجلسی با ترکیب از پیش تعیین شده نیست. اگرچه بستن مطبوعات، بازداشت دانشجویان و فعالان سیاسی و مطبوعاتی، مانع تراشی بر سر راه قانونگذاری نمایندگان مردم در جهت تعمیق حقوق ضروری و مسلم ایشان از مسایل مهم جامعه است، اما امروز اصلی ترین مساله ما به تاراج رفتن بزرگترین دستاورد انقلاب و اصلی ترین نماد ضداستبدادی نظام یعنی مجلس مستقل و آزاد است؛ و در نهایی ترین سخن، معضل و چالش اصلی ما امروز قلب ماهیت نظام جمهوری اسلامی و از بین رفتن اساس جمهوریت نظام و تعطیل شدن اصول متعدد ناظر بر حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش در قانون اساسی است.
نمایندگان اصلاحطلب با پیش بینی چنین روزی و برای جلوگیری از وقوع چنین وضعیتی از دو سال پیش آن چه در توان داشتند به کار بستند؛ اما دو سال تلاش برای اصلاح قانون انتخابات، مذاکرات و مناقشات و انذارها و تهدیدها گوش شنوایی نیافت و هم چنان بر طبل خودکامگی نواخته شد.
ما اینک در پایان این راه نه برای خویشتن که شرم باد بر کسانی که در این بزنگاه تاریخی به عرضه خویش پرداخته باشند، بلکه تنها و تنها برای رسیدن به رای خالص مردم در تعیین سرنوشت خویش بی هیچ واسطه یا واسطگانی، دست به تحصنی مسالمت آمیز و مدنی زدیم و با روزه لب بر طعام بستیم تا نه آن که، آنان شاید به رای و نظر مردم احترام بگذارند که شما دریابید که ما بر هر چه چشم فرو بسته باشیم و بر هر تحولی تحلیلی نهاده باشیم، بر سر این بدیهی ترین حق مردم، یعنی حق انتخاب با کسی معامله نمی کنیم و راه بر هیچ توجیهی نمی گشاییم.
حال که مستی زدگان قدرت و مدهوشان استبداد را یارای درک آن انذارها و هشدارها و این خروشها و اعتراضها و اهمیت و حساسیت شرایط کنونی جامعه و کشور نیست و اقتدارگرایان عزم خود را جزم کرده اند تا با حذف جمهوریت نظام و در نتیجه اسلامیت آن و تشکیل مجلسی فرمایشی و فرمانبردار سراشیب سقوط را تا فرجام شوم آن و سوختن در آتشی که خود هیزم آنند طی کنند، ما را چاره ای جز عدم حضور و عدم همراهی در این مسیر و گزیری جز استعفا از عنوانی نیست که از این پس در آن خیری برای ملت و فخری برای خود نمی یابیم.
مجلس شورای اسلامی زمانی می تواند حافظ دستاوردهای انقلاب، مدافع حقوق و منافع مردم، ضامن استقلال و عزت و اعتلای کشور و پاسدار دین و معنویت و اخلاق باشد که نمایندگانش در انتخاباتی آزاد، قانونی، عادلانه و به طور مستقیم توسط ملت برگزیده شده باشند.

ما در برابر عظمت و بزرگواری شما ملت صبور و آگاه سرتعظیم فرو می آوریم و از تمامی قصورها و تقصیرها در حمل بار امانتی که به ما سپرده اید پوزش می طلبیم و یقین داریم شما که همواره به ملتی کریم و بلندنظر شهره بوده اید عذر تقصیر ما را خواهید پذیرفت و به ما حق خواهید داد در مجلسی نمانیم که نمی تواند حق شما را استیفا کند و مانع برگزاری انتخاباتی شود که طی آن قرار است ملت نه به نمایندگان واقعی خویش بلکه به انتخاب دیگران رای دهد. ما یقین داریم راضی نخواهید بود ننگ و نکبت بر باد رفتن جمهوریت نظام به کام اقتدارگرایان اما به نام اصلاح طلبان ثبت شود.
لذا اکنون که به دلالت بی حاصلی تمامی تلاشها و انذارها و هشدارهای گذشته همگان دریافته اند که آنان قرار گذاشته اند میزان رای ملت نباشد قرار گذاشته اند مجلس دیگر عصاره فضایل ملت نباشد، قرار گذاشته اند مردم نمایندگان واقعی خود را بی واسطه انتخابنکنند و قرار گذاشته اند جمهوریت نظام را نابود و اسلامیت آن را مسخ و به اسلامی طالبانی و بیگانه با مردم تبدیل کنند، یقین داریم و دارید که این قرارها نه تنها برای ملت فردایی بهتر را رقم نخواهد زد، بلکه آن را به سوی آیندهای تیره و مبهم رهنمون خواهد کرد، استعفای رسمی خود را از نمایندگی مجلس ششم به پیشگاه شما تقدیم میداریم.
همچنین اعلام می کنیم انتخاباتی که با نقض آشکار حقوق بدیهی ملت و محروم ساختن شهروندان از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برگزار شود، انتخاباتی که نتیجه آن از پیش تعیین شده است، خیانت به آرمانهای ملت در انقلاب اسلامی و لذا فاقد مشروعیت، غیرقانونی و نتایج آن برای ملت پذیرفته نخواهد بود و ما نیز در چنین انتخاباتی شرکت نخواهیم کرد. هم چنین یقین داریم هر فرد یا مرجعی که دل در گرو عزت و سربلندی این کشور و ملت و آرمانهای انقلاب و میراث امام دارد حاضر به برگزاری چنین انتخاباتی نخواهد شد.
تاریخ بر حقایق چشم فرو نخواهد بست. هم چنان معتقدیم میزان رای ملت است و تردید نداریم این کلام امام (ره) فریب و فسانه نبوده و حقیقتی انکارناپذیر است. ما هم چنان به نظام جمهوری اسلامی ایران نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم باور داریم و میدانیم این خانه میراث همه ماست؛ چراغش را روشن نگه خواهیم داشت