- چگونه این تحریمها که فاعلین آن از قضا مدعیان و منادیان مفاهیم مدرنی مثل حقوق بشر اند، روند و عواقب آن را توجیه میکنند؟
- بنا به گزارشات مختلف ۳۵۰ تا ۵۰۰ هزار کودک تحت تاثیر مستقیم تحریم، در عراق، مابین سالهای تحریم نفت در برابر غذا جان باختند، چگونه میتوان فاعلین آن را به جرم جنایت بر علیه بشریت محاکمه نکرد؟
یکی از جاهایی که اینروزها بیش سایر مکانها طعم تلخ تحریم بر علیه ایران را حس میکنیم بازار دارو تهران است، جایی که اینروزها به علت ممانعتهای شدید، امکان تهیه بسیاری از داروهای حیاتی، اگر نگوییم ناممکن، ولی بسیار دشوار شده است. از ادعاهای حکومت که مدعی عدم تاثیر تحریمها بر شرایط اند اگر بگذریم، در جای جای کشور میتونیم رنگ و بوی تحریمها را حس کنیم، در بخشهای تولیدی، تجهیزات پزشکی و تولیدات دارویی و همچنین صنایع مربوط به شوینده و بهداشتی. بخش حمل و نقل هم بی نصیب نیست که سالهاست داغدار هموطنانی است که قربانی سقوط هواپیماهای از رده خارج اند، آنهم در شرایطی که دو دهه است که برای کشور امکان خرید هواپیمای نو نیست، حتا اگر تا چندین برابر بهای آن را پرداخت کنند. دو سوال اینجا پیش میاید: مراکز وضع این تحریمها چه انتظاری از این تحریمها دارند؟ موضع سازمانهای بینالمللی مدعی حقوق بشر در مقابل این تحریمها که عموما مردم را هدف قرار داده اند چیست؟
تحریمهای وضع شده بر علیه ایران
عموما بر دو گونه اند: تحریمهایی که بر اساس مصوبه شورای امنیت، متاثر از فصل
هفتم منشور سازمان ملل وضع گردیده است. این تحریم تا الان در چهار دوره متفاوت وضع
گردیده اند که آخرین مورد آن، دور چهارم تحریمهایی است که در تاریخ ۸ ژوئن ۲۰۱۲ بر علیه ایران به تصویب رسید و شامل
کالاها، یا تکنولوژیهای مربوط به برنامه موشکی، سرمایه گذاری در صنایع و معادن
اورانیوم یا خرید تجهیزات نظامی سنگین است. این تحریمها فی النفسه خود سنگین
محسوب نمیشوند، با اینحال دستاویز بسیاری از کشورها برای وضع تحریمهای سنگین تر
قرار گرفته اند.
نوع دوم تحریمهای اعمال شده بر علیه
ایران تحریمهایی هستند که بصورت یکجانبه، یا چند جانبهای که از طرف امریکا
و سایر کشور ها، یا توسط اتحادیهٔ اروپا بر علیه ایران وضع گردیده است. این تحریمها
کاملا مستقل از مصوبات شورای امنیت از طرف آمریکا، یا با تفسیر از آنها از طرف
اتحادیهٔ اروپا اعمال شده که شامل تمامی صنایع نفت، پتروشیمی، مواد شیمیایی (غیر
مستقیم شامل بخشهای دارویی، شوینده)، همچنین کلی مبدلات مالی میشود. این بخش
محدودیتهای مالی، به خودی خود همه صنایع حتا مستقل از بخش اول را نیز با مشکل
مواجه میکند و صادرات، یا واردات آن را مختل میسازد. بطوریکه در مواردی،
حتا تهیه مایحتاج احساس و اولی غذاائی کشور نیز با مشکل مواجه شده است. تحریمهای
وضع شده بر علیه صنایع نفتی ایران نیز شامل همین بخش است، تحریمهایی که که باعث
شده صادرات نفت ایران به کمتر از هشتصد هزار بشکل در روز کاهش یابد که با قیاس با
سهمیه صادراتی ایران، دو میلیون چهارصد هزار بشکه، بسیار ناچیز است. (عمده دلیل
تلاطمات اخیر باز ارزی ایران که موجب کاهش بیشت از صد درصدی ارزش ریال در مقابل
عرضهای جهانی شد به همین کاهش صادرات و کمبود نقدینگی ارزی بازمیگردد که الگوی
عرضه و تقاضا را به هم زد)
فارغ از ریشه و دلایل سیاسی تحریم
ها، چیزی که مشخص است تاثیر تحریمها بر زندگی عمومی مردم ایران است، بطوریکه
عمده تاثیر تحریمها مستقیما به جامعه منتقل میشود. عکس بالا تنها قسمتی از فاجعه
ایست که روزانه در بخش درمان کشور واقع شده، چیزی که حادث شدن آن از ابتدای اوج
گیری تحریمها قابل پیشبینی بود. حال این میان این سوال پیش میاید که در میانه
این فریاد ها، سرنوشت حقوق بشر (بطور عام) و حقوق اولیه و اساسی و مسلم ملت ایران
(بطور خاص) چه میشود؟ چگونه این تحریمها که فاعلین آن از قضا مدعیان و منادیان
مفاهیم مدرنی مثل حقوق بشر اند، روند و عواقب آن را توجیه میکنند؟ ماده ۱، ۳، ۲۳، ۲۵، ۲۷ و ۲۸ منشور حقوق بشر سازمان ملل در مورد
حق مردم، منفردا در مورد بهرمندی از امکانات و حقوق مصرح است، حقوقی که طی پروسه
تحریم، کاملا سیستماتیک توسط سازمانها و کشورها نقض میشود، چگونه این تناقض قابل
توضیح است؟ یا چگونه میتوان مجازات دست جمعی یک ملت، به سبب اشتباهات
احتمالی دولتهایشان را توجیه کرد؟ چگونه شورای امنیت میتواند محتوای عهد نامه
تاسیس سازمان ملل را زیرپا بگذارد؟ چگونه میتوان کشتن انسانها بر اثر تحریمها
به نام حقوق بشر توجیه کرد؟ بنا به گزارشات مختلف ۳۵۰ تا ۵۰۰ هزار کودک تحت تاثیر مستقیم تحریم،
در عراق، مابین سالهای تحریم نفت در برابر غذا جان باختند، چگونه میتوان فاعلین آن
را به جرم جنایت بر علیه بشریت محاکمه نکرد؟
تحریمها برقرار اند و ملتها کماکان
قربانی، به نظر نمیرسد که طرفین این کشاکش عمدتا سیاسی که از قضا هر دو طرف مدعی
ملت اند، اندک التفاتی کنند که این وسط، این جان و مال و آینده یک ملت و کشور است
که به تاراج میرود.
هر کی خربزه می خوره پای لرزش هم باید بشینه. اون روزی که می گفتین انرژی هسته ای حق مسلم ماست به فکر کودکان گرسنه و مردم بیچاره بودین؟ نه اصلا چرا باپه فکر اونا باشین.
پاسخحذف