در آستانه یک سالگی جنبش سبزمان اتفاقاتی در جریان است: تحرک رهبران جنبش افزایش یافته که بعد از یک دوره طولانی کم مناسبتی که توهم خواباندن حرکت اعتراضی را در اذهان بیمار خیلیها متبادر کرده بود، نوید اتفاقات مبارکی را میدهد. مسیری را طی کردیم و دستاوردها و تجاربی کسب کردیم که شاید نگاهی گذرا به آنچه که به ما کمک میکند و آن چه که پای حرکتمان را کند میکند اولین و مهمترین کاری است که باید هر کدام انجام دهیم.فهرستی از کارهایی که هر کدام میتواند موضوع دهها مقاله باشد فهرست وار لیست شده، چیزهایی که موضوع بیانیه و مصاحبههای مهندس موسوی و آقای کروبی در هفتههای اخیر هم بوده و لزوم پرداختن به آن را نشان میدهد.
چه باید بکنیم
۱- ناامیدی را از خود دور کنیم: یک نگاهی بندازیم که تا کجا پیش آمده ایم و نظری بندازیم که دایره حمله خود را تا کجا گسترش داده ایم! حرکتی که با محوریت یک انتخابات شکل گرفت تبدیل شد به جنبشی که خواستار اعتلای انسانیت انسان است، سخن ما دیگر فقط انتخاب یک فرد نیست که حرمت نهانیدن حقوق فردی تک تک ماست! سال ۱۳۵۲ تا سال تیر ماه ۱۳۵۷ مردم تنها حول محور مطالبات صنفی تجمع میکردند و تقریبا تجمع بزرگی نداشتیم، مگر آنکه سرلیست خواستهای آن چیزی مانند افزایش حقوق باشد! ۵ سال طول کشید تا به آنجا برسند که خواست بنیادینی مانند آزادی مدنی را مطرح کنند، چیزی که ما در کمتر از ۲ ماه به آن رسیدیم. حرکت خود را برای برگزاری یک سالگرد شکوهمند آغاز کنیم.
۲- بر نقاط مشترک تاکید کنیم و خواستهای حداقلی را برای پیروزی پر رنگ کنیم: جنبشی میخواهیم داشته باشیم که علاوه بر بازچینش قدرت سیاسی به نفع مردم، خواستار به زیر یک چتر آوردن همه ایرانیان فارغ از مذهب، عقیده و رای است، مؤلفههای که در سالهای اخیر دلیل بسیاری از ظلمهای رفته بر مردم بوده است. پس کمی گسترده تر بنگریم و فقط منویات فردی خود را لحاظ نکنیم. حداقلها را بشناسیم و فریاد بزنیم. چکیده این بخش از زبان مهندس موسوی در دیدار با دوستان ملی مذهبی: «همه باید دور هم و کنار و همدل یکدیگر باشیم؛ باید روی «حداقلها» توافق کرد. شعارهایی را برگزینیم که قدرت وصلکردن و همراه ساختن حداکثری داشته باشد. همانطور که رنگ سبز، شاخصی حداقلی برای پیوند یافتن شهروندان معترض به وضع موجود شده است، باید بر محورهایی حداقلی برای پیشبرد و گسترش جنبش سبز اجماع کرد.»
۳- منحرف نشویم: سخنانی همانند آنچه که در مورد رابطه حجاب و زلزله گفته میشود و تاکیدهایی که آگاهانه توسط جتنی و احمد خاتمی بر آن صورت میگیرد فوایدی هم برای دولت کودتا دارد که یکی از آنها سطحی کردن بحثها و انتقادات ماست! دولت کودتا میخواهد بحث به گونهای دیگر پیش برود پس از راههای مختلف این مطلوب را پیگیری میکند. یکی دیگر از روشهای ایجاد انحراف نفوذ به درون جنبش و ایجاد انحراف در ارکان مختلف خصوصا سطح خواستهای جنبش است. کسانی که خواستهای جنبش را آگاهانه یا ناآگاهانه تا سطح سختی بالا میبرند و بار جنبش را سنگین میکنند و کسانی که خواستهای حزبی و تشکیلاتی خود را سوار زین جنبش میخواهند کنند. بر روی حداقلهای خودمان تمرکز کنیم.
۴- توقع خود را از آسمان به زمین آوریم: روز ۲۲ بهمن هم بردیم و هم باختیم! بردن ما آن بود که روزی دیگر هم حکومت را به چالش کشیدیم و باز یکی از اعیاد حکومت را به نمایش پلیس امنیت تبدیل کردیم و نمایشگاهی از هراسی که در دل آنهاست، دقیقا همان که باید میشد! و چرا باختیم: انتظار داشتیم که نسخه دولت کودتا و حکومت جائر به یک روز در هم بپیچیم، فارغ از پرداختن به "به مصلحت بودن یا نبودن"، این امر شدنی نبود، در دایره واقعیتها امری بود محال، توقعی بود که ایجاد شده بود و ضربه زد! توقعات خود را واقعی کنیم، نه آنقدر کم که به سکون بیانجامد و نه آنقدر زیاد که محال بنماید
۵- فردی بیندیشیم و تشکیلاتی عمل کنیم: هر کدام از ما خواستهای شخصی خود را داریم، هر کدام اولویت خود را داریم و بر طبقه آن عمل خود را تنظیم میکنیم، ولی در یک پروژه عزیزم سیاسی این یعنی تفارق و تقسیم نیروها و شکست! هر کدام از ما وظیفه داریم که از لحاظ فکری کمک کنیم، یاری کنیم و مشاورت دهیم، از طریق نوشته، نظر،... ولی در مرحله عمل باید به اندرزهای رهبران مورد وثوق مان اطمینان کنیم ، حتا اگر مخالف خواست شخصی مان باشد
۶- بر روی کارهایی تمرکز کنیم که بیشتر موثر است: زمان کوتاه است و نیروهاا محدود و حریف قدرتمند! به جای کارهایی که دوست داریم به کارهایی بپردازیم که موثر تر است و بیشتر کمک میکند! مباحث دنیای مجازی نباید مورد غفلت قرار بگیرد، ولی نباید تبدیل شود به سرلیست کارها، سرنوشت در خیابانهای ایران در جریان است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر