۱۳۸۹ خرداد ۱۶, یکشنبه

حرمت شکستند و احترام افزودند


ایران، تهران، حرم بنیانگذار انقلاب اسلامی و منبری که فردی به قامت سید حسن خمینی بر آن ایستاده و جمیعتی اندک که اخلال میکنند و همه اینها در حضور فردی اتفاق میافتد که داعیه دار افسار داری همه ارکان نظام است، غم انگیز است! شاید هم نیست، مدت هاست که چنین حرمت شکنی را انتظار داشتیم، مدت هاست که میدانستیم که این سیلاب تا کجا خواهد آمد، شاید از آن روز که حرمت جماران را شکستند، یا شاید آنروزی که آیت الله صانعی را بی‌ حرمت کردند، و یا شاید آنروزی که فردی به خود اجازه داد که از جایگاه یک رئیس جمهور سخیف‌ترین توهین‌ها و تهمت‌ها را نثار روسای جمهور قبلی‌ کند و در جواب با تکریم مواجه شد.

می‌خواستند که سید حسن را بی‌ حرمت کنند که غافلند که آنکه بی‌ حرمت شد در درجه اول مقتدای خودشان بود، آن کسی‌ که از تخت اقتدار به زیر کشیده شد شخص خامنه‌ای بود، کسی‌ که در حضورش بی‌ احترامی عیان شد رهبری بود که داعیه دار سلطنت بر قلوب است. سید حسن بی‌ حرمت نشد که آن کسانی‌ که بر ایشان تاختند همانهای بودند که در روشنایی روز و در برابر انتخاب مردم باختند و در مقابل این باخت خیابان‌های شهر‌های ایران را با خون مردم آبیاری کردند، همان مردمی که قرار بود ولی‌ نعمت باشند، نه رعیت ارباب قدرت.

اینجا حرم امام است و میزبان خانواده بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مراسم، مراسم بزرگداشت امام و متولی شخص سید حسن و چه زیبا رسم مهمان بودن را به جا آوردند و چه پسندیده میزبان را حرمت نهادند! سرعت سقوط آنقدر تند است که انسان جا میماند، آنقدر سریع میتازند که حتا اندیشه هم عقب میماند، گیریم که یاران امام جملگی در دامان صیهونیسم غلتیده اند، گیریم که بیت امام تمامی‌ به مکر سیا و موساد دچار شده اند، ولی‌ این مزار که مزار خود امام است، نیست؟ اینجا مراسم بزرگداشت شخص امام است، نیست؟ و این حرکتی که شما می‌کنید بی‌ حرمت کردن بنیانگذار ساختاری است که به یمن وجود آن شما خود را اختیار دار جان و مال همه ملت می‌دانید، اینگونه نیست؟ چه گفتمان و استدلالی عبثی، آن هنگام که مخاطب عقل را در خدمت اطاعت نهاده است.

آنچه که گذشت تنها بخشی از یک مجموعه راهبرد است، راهبردی که تحریف انقلاب را دنبال می‌کند، واضحاً آنچه که از خمینی در ذهنیت مردم و تک تک برگ‌های تاریخ ثبت شده مقابل اینهاست، مقابل آن حکومتی است که اینها در حال بنای آنند، پس خمینی دیگری تعریف میکنند و تاریخ دیگری مینگارند و یاران جدیدی برای امام کشف میکنند، حدیث طرح میکنند و قیاس مطرح میکنند و در هر منبری نقل میکنند، طلحه و زبیر سازی میکنند و خود در جایگاه علی‌ حکم تکفیر میدهند، که نمیدانند که علی‌ را شانه‌های به هم فشرده مردم وادار به پذیرش افسار قدرت کرد، نه شکنجه و کشتار‌های خیابانی و شنبه‌های خونین تهران و شیراز.

سید حسن خمینی امروز سربلند شد، گواه سربلندی بیت امام و همراهی ایشان با مردم در مقابل استبداد، چه سید حسن و چه سید یاسر و چه بقیه، هیاهو امروز این سرشکستگان است، شعار‌ها و جهت گیری‌های اینهاست که سالهاست تبدیل به بخشی از قطب نمای جهت یابی‌ ما شده است که البته محتوای شعار‌های اینها آینه تمام نمای ذهنیت آمران آنهاست، آمرانی که از طنز ماجرا‌ اینبار در صحنه حاضر بودند و از نزدیک مهندسی‌ خود را نظارت میکردند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر