"نقد" فرآیندی است که بخشی از تاریخ اندیشه به بررسی آن و تقسیم
بندی و تعیین ویژگیهای آن اختصاص یافته و به مانند بسیاری از موضوعات دیگر، محل
چالش است. از دکارت و هگل، تا مارکس و توکویل. قطعاً منِ نویسنده این نوشته کوتاه
نه بضاعت آن را دارد و نه در این فضای کوچک میتواند به این موضوع و تفاوتها ورود
کند: صرفا در این فضای کوچک سعی شده تا تعاریف و پیش فرضهای ذهنی بیان شود تا
از رهگذر نوشتن (برای من نموشتن فرآیندی است که به یادگیری منتهی میشود) و
احتمالا نظرهای دوستان، ارتقأ یابند.
(سعی شد تا حد
امکان از لفاظیهای معمول پرهیز شود و متن کوتاه و معجز شود تا شفاف باشد و احیانا
خوانده شود)
نقد: اختصارا نقد
عبارت است از قضاوتی منفی، با دیدی عیب جویانه، اما با رویکردی مثبت و با هدف
تعالی موضوعِ موردِ نقد.
نقد و مشاوره: فصل
مشترک هر دوی اینها نگاهشان به آینده و انگیزهشان در عمل است. تفاوتشان علاوه
بر نحوهٔ ورود، نقطه ورود است: نقد از گذشته شروع میکند تا آینده را بسازد (که
میتواند مستقیما به آینده نپردازد)، مشاوره حول محور آینده شکل میگیرد (که
میتواند از گذشته شروع کند که آنهم میتواند منفی یا مثبت باشد). فصل مشترک دیگرشان
نحوهٔ بیان است که در ادامه خواهد آمد.
نقد و تخریب: فصل
مشترک هر دوی اینها عیب جویی است و قضاوت منفی، اما خط ممیزه آن رویکرد و انگیزه
است. نقاد مصلحت اندیشی میکند و از طریق جدا کردن سره از ناسره، مورد نقد را به
سمت تعالی پیش میبرد. هدف نقاد نابودی مورد نقد نیست، در موضع دشمنی قرار ندارد.
نقد سازنده و نقد
مخرب: نقد در هر شکلاش مفید است و سازنده، به شرطی که در دایره نقد جای بگیرد. هر
فرایند عیب جویی نقد نیست.
مشخصههای نقاد:
نقاد باهوش، نکته بین و سریع الانتقال است و به موضوع مورد نقد مسلط است.
روش نقد: از دو
دریچه متفاوت میتوان فرایند تولید و تولد نقد را در نظر گرفت: نقد میتواند صرفا
تجلی نظر و تبلور قضاوت مخاطب باشد، فارغ از اینکه قضاوتاش تخریب باشد یا
سازندگی. نتیجه عمل در چنین حالتی چندان مّد نظر نقاد نیست، عملی که صورت گرفته
صرفا بیان نظر است. در چنین حالتی، فضای فکری فاعل، مستقل از نتیجه، تعیین کننده
روش و جنس نقد است.
دریچه دوم جایی
است که نقاد میخواهد، عامدانه و هدفمند موضوع مورد نقد را اصلاح کند و پیرایههایش
را بزداید. با این فرض، هم روش نقد و هم اصول آن، به اندازه خود نقد اهمیت مییابد.
در چنین فضایی و شرایطی، نقد انتقال "قضاوت" از ناقد است به فاعل موضوع
مورد نقد و زمانی مفید و موثر است، زمانی به نتیجه منتهی میگردد که شنیده شود،
دلسوزانه قضاوت شود، یا حداقل خصمانه ارزیابی نگردد. فصل مشترک دیگر
"نقد" و "مشاوره" در این قمست است که در مشاوره نیز باید این
فرایند انتقال صورت گیرد، وگرنه مشاوره (یا این نوع نقد) عملی است که فاقد نتیجه
مورد نظر نقاد خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر