۱۳۹۱ آذر ۶, دوشنبه

روزی که خاک خون نوشید


گفت "هیچ فرقیمابین ایشان و بچههای بقیه مردم که شهید شدند نیست" و حاضر نشد در مورد "سید علی‌" صحبت کند و بیانیه صادر کند، البته نه آن "سید علی‌" که به پای قدرت، همه شرافت و آبرو داشته و نداشته را قربانی کرد که سخن از "سید علی حبیبی موسوی" است که در عاشورای خونین ۸۸، در خیابان "شادمان" و در پیش چشمان هزاران نفر، توسط سرنشینان پاترولی مشکی، به ضرب گلوله شهید شد و نام اش، جاودانه و به رنگ سرخ، بر تارک این خاک حکشد تا یادمان بیاید و بماند که در آن عاشورای خونین، با ما چه کردند و چگونه جواب اعتراض صلح آمیز ما را با گلوله دادند.


- شرح این جنایت و جزئیات مشاهدات رو میشه اینجا و اینجا خواند، اینکه چگونه سرنشینان آن پاترول سیاه، با فراغ خاطر کشتند و رفتند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر