۱۳۸۹ آذر ۲۹, دوشنبه

آقای پناهی، جاودانگی ات مبارک، ولی نگو که نمیدانستی که تاوان چراغ بدست گرفتن همین است


آقای پناهی، نمیدانستید؟ واقعا نمیدانستید که فرجام هنرمند اجتماعی بودن و هنرمند اجتماعی ماندن این است؟ واقعا نمیدانستید که هنرمند اگر بنا بر وظیفه چراغی بدست بگیرد و به قصد اصلاح، و نه اصلا اصلاح که به قصد ابراز کاستی ها، خلوت تاریکی‌‌ها را به هم زند دیر یا زود مورد غضب میرغضب‌های سلطان تاریکی‌ قرار می‌گیرد؟ دیر یا زود نفیری فرمان میداد که سکتش کنید، تازه شانس آوردید که خیلی‌ دور نبود آن روزهایی که قطعه‌‌ سرب سردی هم ضمیمه آن نفیر میکردند. نگوئید که من تنها هنرمندم و هنرمند را چه به سرمای زندان، چه به صدای خشک چرخش لولای زنگ زده زندان، نگوئید که در این کشور شغل و کار انسان نیست که آینده انسان را میسازد، اینجا مخاطب تعهد است که سرنوشت شما را رقم خواهد زد، وگرنه یک نگاهی‌ به علیرضا افتخاری و شریفی نیا بیندازید که یکی‌ هنرمند سال میشود و آن یکی‌ ...، بماند، شما پناهی هستید و آنها خودشان، که هر مقایسه‌ای توهین به آن فردی است که در بزرگترین فستیوال‌های فیلم دنیا، هنوز صندلی‌اش منقوش به نامش است، حتا اگر حکومتی حقارت خود را در ممانعت از خروج وی نمایان کند. آقای پناهی در این کشور غیرت مند بودن و غیرت مند ماندن ارزان نیست که سیاهی سیاهچال‌ها عوض آن است، چه شما هنرمند باشی‌، چه ستوده وکیل، چه تاج زاده عملگر سیاسی، چه باستانی خبرنگار. مطمئنم میدانستید. آقای پناهی، سرم بلند است به شما که فخر جامعه هنری ایرانید که سرم بلند است که هنرمندی داریم که به بلندای طاق آسمان غیرت دارد و شرف. جاودانگی تان مبارک

۳ نظر:

  1. پرستو هستم
    لطفا یک دعوت نامه بالاترین برام بفرست
    منتظرم
    bia4ghalbam@yahoo.com

    پاسخحذف
  2. Sala m bebakhshid ke mozahemet shodam age lotf koni ye davat nameye balatarin baraye man befresi ba tashakoor
    rmotamedi89@yahoo.com

    پاسخحذف
  3. balatarin sistem davat nameh dadan ro fela taligh kardeh, dar hal hazer kasi nemitoone vaseh kasi davatnameh befresteh

    پاسخحذف