"آدمهای کوچک و کوتوله مثل ما حتا در روی تریبونهای شلوغ هم جایی برای خود پیدا میکنند، اگر روی تریبون نشد پس زیر تریبون، ولی روبروی تریبون هرگز، چون در مقام مخاطب برای ما بازی نا مطلوبی در خواهند آورد" طبل حلبی، اثر جاودانه گونتر گراس روایت بالا طعنه ایست به دوران استبداد هیتلر و به اندیشهای که کوچک مردان به دستاویز آن بر کرسی هایی که متعلق به آن نیستند تکیه میزنند. کوچک مردان هراس دارند از انسانهای بلند قد که در سایه آنها دیده نمیشوند، در پناه همکاری آنها به حساب نمیایند و ناچارند در بازی به ایفای نقش پردازند که اگر چه برای جامعه به صلاح است ولی نا مطلوب آنهاست، چون به قانون آنها نیست. در سرزمینی که کوتاه قدان حکومت دارند جایی برای دیگران نیست، یا ساکت میشوند و به قانون آنها گام برمیدارند یا به خشنترین طریق ممکن حذف میشوند که طریقه دیگری نیست که به استیلا و استمرار حاکمیت آنها منجر شود، تحدید میشوند، دستگیر میشوند و شکنجه و اگر ممکن باشد برای همیشه حذف و این است روایت سرزمین ما. کوتاه قامتانی که به سبب یک انقلاب کور بر کرسی هایی تکیه زدند، گام به گام در پناه بی مسئولیتی ما پیش آمدند و در نهایت کردند آنچه را که مدتها برایش نقشه کشیدند. حجاریان از نسل این بلند قدان است، از نسل مردانی که میاندیشند، از نسل کسانی که بیشتر از قرار گرفتن بر تریبونها و تکیه زدن بر کرسیها در اندیشه به صلاح پیش رفتن این جایگاه هستند، از نسل کسانی که در پناه آنها کوتاه قامتان احساس امنیت نمیکنند، پس حذف میشوند. ولی سخنی با این کوتولههای نسل ما: بخوانید و بدانید که تاریخ هیچ گاه بر قانون شما دوام نیاورده، برگ برگ تاریخ گواه من است که در نهایت عدالت خود را بر جبری که به واسطه آنچه شما کرده اید تحمیل خواهد کرد، این سریر و این تخت که اکنون حامل شماست به بادی بند است که اگر نیک بنگرید نسیم آن را بر گونههای خود احساس میکنید. حجاریان و تاج زاده نمایندگان یک نسل اند، نمایندگان یک تفکر، اندیشه، اندیشهای که حصر را بر نمیتابد که آگاهند که حصر دیگران نیست که به رشد آنها منتهی شده باشد، تفکری که ظلم را نمیخواهد که بوضوح میبیند که سرنوشت ظالمان چه گونه بوده است، تحدید شاید، ولی نابود نخواهند شد و در نهایت به پشتوانه ما بر خواهند خواست، رشد خواهند کرد و رشد خواهند داد و آن روز بهراسید از آنچه که ما به عنوان سرنوشت بر شما رقم خواهیم زد، البته که نخواهیم کرد آنچه را که شما بر ما میکنید، ولی چنان غل و زنجیری بر شما استوار خواهیم ساخت که تا دنیا دنیاست ساکن بمانید و نظاره گر
۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه
این تخت و سریر به بادی بند است که اگر نیک بنگرید نسیم را احساس خواهید کرد
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر