در بحث ممیزی نتیجه ساده جهت گیریهای ماههای اخیر این است که دولت نمیتواند جمیع هنرمندان را با هم راضی نگاه دارد؛ اولین پیشنهاد وزیر ارشاد در این حوزه، ممیزی بعد از انتشار در حوزه نشر بود. بلافاصله گروهی از جمله دبیر اتحادیه ناشران و کتابفروشان این روش را مطلوب ندانستند و تاکید کردند که "ناشران از ممیزی قبل از چاپ "استقبال میکنند" ، چرا که "چنین اقدامی زیانهای قابل توجهی به صنعت نشر وارد میکند". در گام بعدی، وزیر ارشاد پیشنهاد ممیزی قبل از انتشار به همراه شفاف کردن قوانین آن را دادند، دویست و پنجاه نفر از هنرمندان برجسته نامه نوشتند که "اصلاح و بهبود کیفیت آثار هنری، تنها از طریق رویارویی آزاد انواع هنرها در جامعه امکانپذیراست" ، پس لطفا "ممیزی پیش از نمایش آثار لغو گردد." نامه مشابهی ۲۱۴ نویسنده به وزیر ارشاد نوشتند و تقاضا کردند "سانسور را بردارید، خودمان پاسخگو قوهٔ قضائیّه میشویم" (همان ممیزی بعد از انتشار که وزیر ارشاد در ابتدا طرحش کرد).
در سطحی دیگر و در زمینه نهاد ممیزی کننده و شخصیتهای مسئول ممیزی، دولت تاکید کرد ممیزی " براساس نظر متخصصان و اهالی فن مورد بررسی قرار گیرند نه کسانی که در حوزههای مختلف تخصصی ندارند" ، بلافاصله صدای بسیاری از دست اندرکارنحوزه هنر درامد که اینکار تنها انتقال بدنامی سانسور به خود هنرمندان است، که "ناشران کارمندان اداره سانسور نیستند" . از طرفی گروهی دیگر از فعالین حوزه نشر ، از جمله اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران گفتند " ناشران کتابها را سانسور کنند و سپس انتشار دهند و اگر این شورا تشخیص داد که به موازین عمل نشده، جلو پخش کتاب را بگیرد".
چند نکته:
- این متن اصلا قصد تخطئه کردن و زیر سوال بردن هنرمندان عزیز را ندارد، صرفا قصدش بیان تنوع و بعضا تضاد نظرات دستاندرکاران این عرصه در حوزههای مختلف است. وزیر ارشاد در چنین حالی قادر به هماهنگی با نظرات قاطبه فعالین این عرصه نیست، به چند دلیل که یکیاش این است که "نظر واحد وجود ندارد"
- نویسنده این مطلب هنرمند نیست، اما در جایگاه یک نظر بیرونی توجیه بعضی از اظهارنظرها را نمیفهمد: یعنی چی سانسور به دست هنرمندان انجام نشود؟ یعنی هنرمندان پیشنهاد میکنند غیر هنرمندان و غیر کارشناسان قیچی بردارند و محصولشان را ارزشیابی کنند؟ در چنین شرایطی با چه استدلالی نتیجهای بهتر از رویه دوران احمدینژاد را انتظار داریم؟
- و در پایان: فرض کنیمکه دولت در ادعا صادق است و دولت میخواهد در زمینه ارتقا آزادی با نظرات هنرمندان همراهی کند، و فرض کنیم دولت در این مسیر میخواهد برخلاف نظر و رای بعضی از نهادهای حساسِ قدرتمند عمل کند و طبیعتا تقابل کند. انگیزه دولت در چنین حالتی کسب رضایت جامعه هنر و نتیجتاً افکار عمومی است، حال اگر چنین چشماندازی نداشته باشد با چه انگیزهای چنین کند؟ در چنین حالتی، چنین تکثری در میان هنرمندان چقدر کار دولت را مشکل میسازد؟ آنهم در شرایطی که طرفداران راهکارهایی مختلف، پیشنهادات خود را با نظراتی زینت میبخشند که در آن در صورت عملی نشدن پیشنهادات شان، دولت "سانسورچی" است، یا دولت هنرمندان را میخواهد سانسورچی کند ...
۱- مخالفت با سپردن سانسور کتاب به خود ناشران در ایران - بیبیسی فارسی
۲- نامه جامعه هنرهای تجسمی به وزیر ارشاد - تابناک
۳- نامه نویسندگان به وزیر ارشاد: سانسور را بردارید، خودمان پاسخگو میشویم - بیبیسی فارسی
۴- قانون جایگزین سلیقه در ممیزی کتاب می شود - تابناک
۵- در حاشيهي جلسهي هنرمندان با رييسجمهور (حاشيهاي که خودش متن است) - وبلاگ
۶-`ناشران ایرانی کارمندان اداره سانسور نیستند - بیبیسی فارسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر