سه ماه قبل نعیمه اشراقی در صفحه فیسبوک شخصیاش اقدام به انتشار یک لطیفه نسبتا توهین آمیز با موضوع دفاع مقدس از زبان پدربزرگش، امام خمینی کرد، فارغ از صحت این نقل و پس از آغاز موج جبهه گیری جامعه مجازی بر علیه آن، نعیمه اشرقی اقدام به تکذیب اصل اجرا کرد و آن را حاصل عمل صفحه جعلی، و متعاقباً هک شدن صفحهاش دانست. در دو هفته پسین، خانم اشراقی در حالت تدافعی، بارها اقدام به نگارش نامه و توجیه آن قضیه کرد تا در انتها، بر فشارها و توصیه ها، صفحه خود را مسدود کرد.
حدود یک سال قبل، سر ماجرای انتشار مکالمه خصوصی مهدی هاشمی توسط نیکآهنگ که همزمان با بازداشت ایشان انجام شد، جامعه مجازی بلافاصله شاهد یک موج واکنشی در قبل این قضیه بود. طبق رویه سالهای اخیر صفحه فیسبوک میزبان حجم گستردهای از کامنتها و پیامها و نوشتههای ارسالی شد. واکنش نیکآهنگ در مقابل منتقدان، حتا منتقدان معتدل حذف بود، حذف پیام یا کامنت و مسدود کردن کاربر. و این دقیقا اتفاقی است که بسیار شدیدتر جناب آقای نجفی، این صدای اعتراض ارزشهای مدرن در مقابل منتقدان انجام داد، منتقدانی که در مواردی انتقادشان آنقدر نجیبانه بود که بیشتر میتوان نام آن را حمایت گله مندانه نامید، اتفاقی که در رسانههای اصولگرا نیز کمتر هم سطح آن مشاهده میشود.
نعیمه اشراقی یک مثال است؛ فردی از جامعه مذهبی نوگرا که سالهاست میزبان خیل گستردهای از اتهامها و سوظنها اند، متهمند به تمامیت خواهی و انتقاد ناشنوی، متهمند به برخورداری از رانت حکومتی در تقبل با مخالفت ها. در مقابل این مثال، کسانی مثل نیکآهنگ و نجفی مدعی اند که صدای اعتراض جامعه در مقابل این گروهها و باندها اند. مدعی اند که در مقابل این قشر مذهبی نوگرا، مدافعین صادق ارزشهای مدرن اند، سکولارهای دمکرات که میخواهند ارزشهای دنیای آزاد را به ایران دربند صادر کنند، اما عملا تنها چیزی که کردند این بود که هر کانال بیان انتقاد را بستند و هر منتقدی را حذف کردند و در عمل تنها یک صدا را تابیدند، صدای همسو، صدای تبلیغ، حمایت.
اینهم یک فقره از نعل وارونه آخوندی - حوزوی به سبک اصلاح طلبان ولایی که دکان دونبش آزادیخواهی خود را در برابر آگاهی مردمان تخته شده میبینند.
پاسخحذف