۱۳۹۲ شهریور ۱۶, شنبه

حاشیه‌ای بر پیام‌های اخیر رییس جمهور و وزیر امور خارجه: تکرار شگفتی



۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱؛  تهدیدی که تبدیل به فرصت شد

سپتامبر ۲۰۰۱، جهان حیرت زده به شعله‌هایی‌ نگاه می‌کرد که اگرچه از دو برج در منهتن نیویورک برمی خاست، اما شکی‌ وجود نداشت که دامنه‌اش جهان را فرا خواهد گرفت، تهدیدی که موجودیت هر کشور مقابل آمریکا را تهدید میکرد. اما ساعتی‌ بعد از این اتفاق و با آغاز اولین واکنش ها، متنی بر روی تلکس خبری جهان قرار گرفت که حیرتی بر حیرت‌های قبلی‌ افزود: «به نام ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران، اقدام تروریستی هواپیماربایی و حمله به مراکز عمومی در شهرهای آمریکا را که شمار زیادی از مردم بی‌دفاع را به کام مرگ کشید محکوم می‌کنم و تأسف عمیق و همدردی خود را با ملت آمریکا به‌ویژه آسیب‌دیدگان و خانواده قربانیان حادثه اعلام می‌دارم.» این متن از طرف رییس جمهور ایران، سید محمد خاتمی صادر شده بود، دیرپا‌ترین و خستگی‌ ناپذیر‌ترین خصم دولت آمریکا، کشوری که تا دو سال قبلش، در روز ملی‌، ارتشیان از روی پرچم پهن شده آمریکا رژه میرفتند و هنوز شعار "مرگ بر آمریکا" پرطنین و پر رونق، از تمامی‌ تریبون‌ها پخش میشد. با این حرکت، سید محمد خاتمی تاریخ ساز شد. تهدید ۱۱ سپتامبر تا مدت‌ها به فرصت تبدیل شد، نزدیکی‌‌ها افزایش یافت و امید‌ها فزونی گرفت، پیام تشکر متقابل آمریکا امید‌ها را افزون کرد، تا روزی که تندرو‌های آمریکایی، به رهبری جان بولتون، عقربه‌ها را دوباره به بدترین روزهای رابطه بازگردانیدند. 

از یک تغییر به تغییر دیگر 
اما انتخابات سال ۸۴ همه چیز را عوض کرد،واقعه‌ای که نه فقط یک رییس دولت که همه ارزش‌های حاکم بر روابط دستگاه خارجی‌ نیز عوض شد؛ تلاش‌های همگرائی جای خود را به سیاست هیجان زده واگرا داد و تکریم متقابل، تبدیل شد به سیاست مواجهه فعال. کار به جایی‌ رسید که "دشمنی و مخالفت" اروپا و آمریکا تبدیل به معیار مشخص درستی‌ مسیر شد و عبارت طعنه آمیزی مثل "چه کرده ایم که اروپا و آمریکا خشنود شده اند" تبدیل به الگویی برای قضاوت گذشته. دوران تبلیغ دشمنی آمریکا هشت سال طول کشید، تا در روز ۲۴ خرداد ماه ۱۳۹۲، در میان حیرت قاطبه تحلیل گران جهان، مردی ردای ریاست جمهوری را بر دوش انداخت که نسبت به هم سلک ماقبل خود، شهره به میانه روی بود، مردی که می‌توانست رویکرد‌ها را عوض کند، اما تا چقدر؟ 

دولت مردان در عرصه‌های نو؛ شگفتی تکرار میشود 
در کشوری که شبکه‌های مجازی عامل نفوذ استبداد خوانده میشود و خطرات آن را، پاره از خطیبان رسمی‌ کشور از بی‌ حجابی و فحشا هم بالاتر می‌دانند، حضور رسمی‌ و علنی وزیر امور خارجه یک اتفاق عجیب و جالب بود. حضوری که تنها به یک نام محدود نمی‌شد که وزیر امور خارجه متواضع کشور، از کامنت گذاری و بحث صبح‌های جمعه با مخاطبین هم ابایی نداشت. اما جواد ظریف شاید اولین، اما تنها‌ترین فرد دولت نبود که قبح حضور آنلاین را شکست: بیژن نامدار زنگنه، اسحاق جهانگیری و سپس مرضیه افخم، سخنگوی امور خارجه از جمله کسانی‌ بودند که رسما و علنا، به دنبال هم صف شکن شدند. تویتر هم به موازات فیس‌بوک میزبان دولتیان شد؛ صفحاتی که به مانند صفحات شخصی‌ مقامات فعالیت میکنند و با تکذیب مقامات مواجه نمیشوند. اما شگفتی نه این صفحات، که محتویاتی است که به واسطه آنها منتشر میشود. اولین اتفاق: "در حالیکه خورشید در تهران غروب می‌کند، برای همه یهودیان به ویژه یهودیان ایرانی، روش هشانای مبارکی را آرزومندم." این نه پیامی از طرف یک فعال مدنی مستقل حکومت ایران، که متنی است که از طرف شیخ حسن روحانی، رییس جمهوری ایران اسلامی در صفحه توئیتر منصوب به ایشان منتشر شده، پیامی که به قول هاله اسفندیاری مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز بین المللی وودرو ویسلون در آمریکا ، حتا در زمان شاه هم اتفاق نیفتاده است. اما این تنها شگفتی نیست که شگفتی دوم، با صراحت بیشتر و دامنه وسیع تر در راه بود، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در صفحه توئیتر خود، در جواب فردی که می‌گوید "اگر ایران دست از تکذیب هولوکاست برمیداشت سال نو شیرین تر بود" ضمن تبریک سال نو یهودی می‌نویسد "ایران هیچ گاه هلوکاست را تکذیب نکرده، مردی که این کار را می کرد دیگر رفته است ..."، پیامی که میان شک و بهت مخاطبین، به سرعت پخش شد و با بازخورد‌های مثبت زیادی مواجه شد. از همان ابتدا تردید‌هایی‌ نسبت به اصالت خبر مطرح شد که البته با انتشار تائیدیه کریستین امانپور برطرف شد. 
شکی‌ نیست که امروز رییس جمهور و وزیر امور خارجه ایشان تاریخ ساز شدند، پیام‌هایی‌ که همانند پیام ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ سید محمد خاتمی، می توانند نقش مهمی در بهبود وجهه سیاسی ایران را در میان افکار عمومی‌ جهانی‌ که تاثیر قدرتمندی در شکل دهی‌ سیاست‌های کلان کشور‌هایشان دارند ایفا کند. این متن‌ها به درستی‌، پیام تغییر قلمداد شده است، پیام چرخش در روش. یقیناً از فردا افراطی‌های داخلی‌ و جنگ طلبان خارجی‌ که منفعت خود را در شعله ور نگاه داشتن آتش میان ایران و غرب و وجود چنین ذهنیت‌هایی‌ جستجو میکنند، شروع به شلیک خواهند کرد و انواع و اقسام اتهام‌ها را روانه دولت خواهند کرد، اما با توجه به روند ثابت و قاطع رفتاری دولت مردان، باید انتظار شگفتی‌های بیشتری را بکشیم.

لینک مطلب در جرس: http://www.rahesabz.net/story/75230/

۲ نظر:

  1. این ها بازی است بین آمریکا و آخوندها و هدف آن تجزیه ایران است

    پاسخحذف
  2. حالا آدمها با هم فرق می کنند. ولی برای من هیچ چیز جای سکس بعد از تکیلا رو نمی گیره
    به خصوص دختر ها در بهترین موقعیت ممکن قرار می گیرند

    پاسخحذف