۱۳۹۲ خرداد ۲۳, پنجشنبه

رای نمیدهیم چون ...

رای نمیدیم چون معتقدیم خونده نمیشه؟ خوب اون کسی‌ که رای داده شده رو میتونه عوض کنه، میتونه برای رای داده نشده هم آمار بسازه و هم نتیجه بده بیرون. تازه وقتی‌ صندوق رای دهنده و صاحب نداره که راحت تره. اتفاقا یکی‌ از راه‌هایی‌ که میشه از نتایج آرا حفاظت کرد مشارکت است، مشارکت اجتماعی مسئولیت عمومی‌ ایجاد میکنه، هزینه تقلب و دستکاری آرا رو بالا میبره، مخصوصا در ایرانی که نهاد‌های ناظر و ارگان‌هایی‌ که وظیفه صیانت از آرا را دارند خود متهم درجه اول مهندسی‌ اند. امروز حکومت ابزارهای کمتری برای تقلب داره، اما با توجه به شور عمومی‌ انگیزه بیشتری داره، من و توییم که نباید بگذریم این اتفاق بیفته.

          
رای نمیدیم چون برای حکومت مشروعیت ساخته نشه؟ کدوم دیکتاتوری دنیا هست که مدعی انتخابات کم شور باشه؟ اصلا معمولا آمار‌های منتشره صندوق با سطح دیکتاتوری نسبت مستقیم داره. بطور مثال مشارکت اعلام شده عمومی‌ در انتخابات ریاست جمهوری ترکمنستان ۹۷ درصد بود. توضیحش هم ساده است: باید برای یک حکومت مشروعیت ساخت، مخصوصا وقتی‌ که در مورد آن شک وجود داشته باشد. و در کنار اینها: این انتخابات تجمیع شده است، یعنی‌ به هر حال مشارکت ۶۰-۷۰ درصد بدون تقلب را خواهیم داشت، پس چه بهتر از دلش تلاش کنیم نتیجه دلخواه را حاصل کنیم.
          
رای نمیدیم چون رئیس جمهور کاره‌ای نیست؟ همه تفاوت دوران خاتمی با احمدی‌نژاد، چه در بخش سیاسی، اقتصادی یا فرهنگ یا سیاست خارجی‌ حاصل تغییر یک رئیس جمهور است، وگرنه رهبر همان است که بود، سپاه همان است که بود و باقی‌ نهاد ها. همه تلاش حاکمان فعلی این است که به مردم القا کنند که خامنه‌ای کنترل کننده همه چیز است، اما واقعیات تاریخی‌ چیزی کاملا متفاوت بیان می‌کند.

رای نمیدیم چون نمی‌بریم؟ در اکثر نظرسنجی‌های معتبر ما یا اولیم، یا با فاصله کمی‌ دومیم، در حالیکه که سرعت رشد ما قابل ملاحظه است، برابر با مجموعه رشد همه کاندیداهای دیگر. و با توجه به آمار چهل درصدی تصمیم نگرفته ها، به یک فاصله زیاد با نفر دوم میتونیم فکر کنیم.

- در کنار این چهار دلیل بسیاری از دلیل‌های دیگر هستند که محترم اند. خیلی‌‌ها از حضور عزت مندانه در پای صندوق‌ها صحبت می‌کند، خیلی‌‌ها از پایبندی به ... . همه اینها درست است. انشا‌الله این صحبت‌ها و دلایل با صدای بلند بیان بشوند که انعکاس همین‌ها هم مبارک است. انشا‌الله روزی برسد که همه با هم، و در کنار هم تعیین کننده و تعریف کننده آینده کشور باشیم. 

۲ نظر:

  1. خدائیش بعنوان یک مخالف رژیم معتقدم احمدی نژاد خیلی خیلی بهتر از خاتمی بود افسوس مافیای رفسنجانی و دخالت رهبر تندرو مجال نداد به مردم خدمت بکنه، خدائیش خاتمی فقط سوپاپ اطمینان رژیم بوده و هست!!!

    پاسخحذف
  2. من هم مطلبی برای عدم شرکت فعالانه دارم
    http://reviewer-1.blogspot.com/2013/06/92-4.html

    به نظر می رسد باید مردم بار دیگر خود رهبری خواسته هایشان را به عهده گیرند و برای چندمین بار جلو تر از رهبران خود حرکت کنند.




    عدم شرکت فعالانه، خود نوعی انتخاب است. با این تفاوت که در چیدمان انتخاباتی پیش رو خود را ملزم به شرکت در بازیی نمی بیند که رقیب برایش چیده است و با انتخاب عدم شرکت در انتخابات و نیز مطرح کردن خواسته های خود (حداکثری) نوعی اپوزوسیون داخلی قوی و در عین حال مطالبه محور را مطرح میکند که نه قابل حذف و برخورد و شکنجه است و نه می توان ان را نادیده گرفت.




    بی شک اگر این تحریم انتخابات به صورت گسترده باشد، عقلای قوم را ( که قطعا هستند) را بر ان خواهد داشت تا با تحلیل شرایط بین المللی (که برای مزاکرات با دنیار غرب نیاز به پشتوانه قوی داخلی هست) و نیز داخلی کشور (اینکه مردن تن به این نوع بازی نداده اند و چارچوبی دیگر را طلب می نمایند) بر ان خواهد داشت تا گامهایی را به سوی براورده کردن خواسته های ملت برداشته و این موجب بازگشت اعتماد به نفس به جامعه مدنی شده و راه پیش برد خواسته های بعدی را فراهم خواهد نمود.

    پاسخحذف