۱۳۹۲ مرداد ۵, شنبه

توهم "احمدی‌نژاد قدرتمند" و کار سخت دولت منتخب

در ایرانی‌ که ساختار‌های حقیقی‌ بر ساختار‌های حقوقی در تعریف حد و حدود و قدرت جایگاه‌های نظام توفق دارد، قدرت فردی یک مسول میتونه یک نهاد را به عرش عزت، یا به فرش ذلت ببره.

داستان اینه که آقای احمدی‌نژاد، به عنوان بی‌ عرضه‌ترین و ضعیف‌ترین رئیس قوهٔ اجرایی، نهاد ریاست جمهوری رو به ضعیف‌ترین حالت خودش در تاریخ جمهوری اسلامی تبدیل کرد. کار به آنجا رسیده بود که در سالهای آخر، همه وزرای کلیدی (غیر از وزیر کشور) گزارششون و به بیت می‌دادند و شخص رئیس جمهور و اصلا داخل آدم حساب نمی‌کرد که بخواهند باهاش صحبت کنند (سر عوض کردن رئیس دانشگاه تهران، رئیس دولت حتا در حد حد یک مدیر کلّ هم نتونست اعمال قدرت کنه. وزیر علوم بجای هیئت دولت، تو مطبوعات جواب احمدی‌نژاد و میداد. این داستان به وزارت اطلاعات، وزارت ارشاد، امور خارجه و حتا آموزش و پرورش قابل تعمیم است). 

- این رو نوشتم تا بگم آقای روحانی چه کار سختی داره: همه سر ویژگی‌ وزرا و حتا نام شون مدعی اند. کار به اونجا رسیده که سر خیلی‌ از وزارتخانه ها، خیلی‌‌ها منتظرند که بیت لیست بده. با اینکه به قدرت آقای روحانی ایمان داریم و می‌دانیم که ایشان می‌داند که برای تحقق‌ شعار ها، استقامت لازم است. رمز کار "توافق" است، نه "تسلیم". 

- شرایط فعلی جایگاه ریاست جمهوری در حالی‌ است که در دوران خاتمی، ایشان از سه وزیر بیت شروع کردند و در سال آخر به صفر رسیدند، یعنی‌ سر جریانات مختلف همه وزیران را با وزیران مورد نظر خودشان (یا حداقل یک گزینه توافقی) جایگزین کردند. وزیر زمان خاتمی، وزیر ایشان بود. در آن سطح حداقل اقتدار قابل توجهی‌ نشان میداد. 

- "احمدی‌نژاد قدرتمند" یک افسانه است، یک خیال. ایشان تقریبا در هیچ حوزه چالشی هیچ غلطی نتوانست بکنه و همیشه به ضرر ایشان، دعوا‌ها مغلوبه شد. ایشان رئیس جمهور ذلیل است، کسی‌ که عاقبت قبول کرد که در دیدار آخر، مشایی رو تو صف آخر بنشاند و زبان در کام بگیرد و خفه شود تا خاطر آقا مکدر نشود. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر