جماعت یکجوری در آستانه انتخابات بر طبل خلق و تبلیغ دوگانه "اصولگرایان" و "حامیان دولت" میکوبند که انگار "احمدینژاد" به یکباره از دل زمین سبز شده و آقایان از سر اجبار، سالها روزه سکوت اختیار کرده اند! نه برادران محافظه کار، این دولتی که اینگونه سر کوبیدن و نخواستنش رقابت میکنید حاصل عملکرد شما است، میوه برنامه ریزی و توطئه چینی شما. اعمالش هم حاصل روحیه و رویه شما در حکومت داری است، ده نفر دیگه رو هم بگردید و پیدا کنید و تاج بالاترین مقام اجرائی کشور را بر سرش بگذارید باز هم یک احمدینژاد از دلش متولد میشود به فاسدی همین یکی، با همین سطح ناکارامدی و سؤ مدیریت، چه بسا بدتر.
* یکی مشخصههای بارز احمدینژاد، به صطلاح "نمک نشناسی" ایشان است، بی وفایی که نسبت به شخصیتها و گروههایی که ایشان را از "هیچ" مطلق تبدیل به رئیس جمهور کردند. اما به نظر میرسه این مشخصه عمومی بسیاری از جریانات محافظه کار امروز ایران است، چرا که مشخصاً این احمدینژاد که اینگونه سر زدنش صف تشکیل شده، مجری برنامههایی است که مورد اجماع همه گروههای راست است چه از نظر اقتصادی، چه فرهنگی، چه سیاست خارجی. آقای احمدینژاد مجری همه آن چیزهایی است که محافظه کاران آرزو داشتند انجام دهند، حقاش نیست الان که عواقب محتوم آن سیاستها مشخص شده اینگونه مورد عتاب قرار گیرد، حداقل از طرف محافظه کاران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر