۱۳۹۳ خرداد ۱۲, دوشنبه

فاجعه اصلی‌ این جاست

دولت محمود احمدی‌نژاد سه هزار نفر را بورس داخل و خارج از کشور کرده که تعداد بسیاری از آنها نه بر مبنای آزمون‌های علمی‌ِ گزینشی، که بر این اساس انتخاب شده اند که مسئولین وقت تشخیص داده اند که بر اساس معیارهای خودشان، آنها "خدمات و فعالیت‌های برجسته فرهنگی و اجتماعی" انجام داده اند و لیاقت دارند جای صدها نخبه این مملکت را بگیرند. تا اینجای کار صرفا سؤ استفاده غیرقانونی از اختیارات، حیف بیت المال و هرز امکانات صورت گرفته که است که چه از لحاظ مبلغ، چه از لحاظ گستردگی و آسیب قابل مقایسه با سایر مفاسد و کاهلی‌ها و سؤ مدیریت‌ها و سؤ استفاده‌های دولت قبل نیست و در قیاس خیلی‌ "مصیبت" محسوب نمی‌شود (از مواهب مدیریت دولت پاکدستان بود که معیارهای قضاوت مان در مورد فساد جابجا شد). اما "فاجعه" آنجایی‌ رخ مینماید که بدانیم که اکثر این بورسیه‌های زیر معدل و فاقد صلاحیت قرار است سیستماتیک جذب هیئت‌های علمی‌ دانشگاه‌های کشور شوند، یعنی‌ دانشجوی متقلبی که صرفا بر اساس رابطه و تعلق به یک اردوگاه خاص انتخاب شده و فاقد اولیه‌ترین صلاحیت‌های علمی‌ است، قرار است سالها بر کرسی آموزشی کشور تکیه بزند، فاجعه اینجاست و دولت اگر قادر نیست حق آن صدها دانشجوی نخبه را احیا کند، باید جلوی حادث شدن این اتفاق فاجعه آمیز را بگیرد و از آسیب‌های آن که سالها سیستم آموزش عالی‌ کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد، جلوگیری کند.